بستری
سلام عزیز مامان بدونی دیروز چی کشیدم هنوز بعد 24 ساعت نمی تونم اشکمو کنترل کنم. دیروز خونریزی داشتم سفره ناهار پهن رو زمین آواره دکتر بیمازستان شدیم.خیلی حس بدی بود.فقط غصه مامان تو بودی تو خوب باشی من همه چی رو به جون می خرم.رفتیم بیمارستان معاینه شدم خیلی بد گذشت بهم خیلی. بعد رفتیم پیش دکتر خودت خیلی آرومم کرد با سونو که از قلب قشنگت نشون داد. الهی قربونت برم که قلبت این قد قشنگ می زنه.باز یه سونو و دکتر کشیک معاینه ام کرد.بعد دستور بستری داد با عمه ات شبو اونجا اما سخت گذشت.اما خدا را شکر پسمل نازم سالم بود و زود مرخص شدم. ...
نویسنده :
شقایق مامان آرشا
10:12