کلمات تازه
سلام شیرینی زندگیم
نمیدونی چه قدر دوست دارم
نمی دونی چه جوری دلم برات ضعف میره وقتی یه کار جدید انجام میدی
الانم که خدا را شکر داری برا حرف زدن تلاش می کنی.
دیروز نشسته بودی تو آشپزخانه و من داشتم به کارام می رسیدم
شروع کردی به گفتن به به
یکم تمرکز کردم دیدم باز می گی .
من تکرار کردم با کلی ذوق باز گفتی.
گفتم یه کلمه دیگه بگم شاید تکرار کنی.گفتم آب دیدم خیلی محکم میگی
آب
اینقدر فشارت دادم بوسیدمت.تو هم خودتو لوس می کردی
و ذوق می کردی بالا و پایین می انداختی خودت رو
امروزم رفتم برات یه بن بن بن خریدم
گنجینه کلماتت : مامان - آب - به به
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی