آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

آرشا مامانی

خبر مهم

1392/2/19 17:46
634 بازدید
اشتراک گذاری

سلان خالهههههه هااااااااااا باز خودم آپ کلدم.

این یه خبر مهم بود به پشت گرمی شما خاله ها با پست قبلی که مامان گذاشته بود و نظرای گرم شما من شاهکار دومم را به نمایش گذاشتم .

امروز مهد که بودیم منو از مامانم ممنوع ملاقات کرده بودن تا مامان کلاه جشن درست کنه من با یه خانوم مربی رفتیم تو کلاس پیش بچه ها.

همش با زبون بی زبونی به خانوم مربی گفتم مامان می خوام گوش نکرد گریه کردم توجه نکرد منم گفتم یه کار می کنم خودت منو تحویل مامانم بدی .تا حواس خانوم مربی نبود ضبط را از طاقچه انداختم خرد خاکشیر شد بعد خانوم مربی منو برد پیش مامانم منم یه لبخند تحویل مامانم دادم به علاوه 25 هزارتومان ضرر مالی ولی باز مامانم ذوق کرد اینجا بود یه نمه نگران مامانم شدم که نکنه حالش بد باشه آخه عصبانی نمی شههههههه .

راستی امروز مهد با ننه قمر یکی از بچه ها عکس گرفتم بزنید دست قشنگ رو برا آرشا و ننه قمرهورا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان محمدرضا
19 اردیبهشت 92 19:39
فدای سرت خاله جون
مریم مامان سلما
20 اردیبهشت 92 11:10
سلام شقایق عزیز نمیدونم برای شیطونی های جدید آرشا جون بهت تبریک بگم یا نه ولی کلا کاراشون جالبه برای ما مامانا عزیزم یه مشورت کوچولو من خیلی دو دل هستم که سلما رو مهد ببرم سر کار هم نمیرم میتونم خوه بمونم ولی چون ما این جا تنهاییم نمیدونم براش بهتره یا نه به نظر شما لازمه برای بچه ها؟
مامان سمی
20 اردیبهشت 92 11:58
اولین ضرر مالی فدای سرت آرشا گل گلی ننه قمرو ببین چه خوشگله حیف که عکس گل پسری تاره موفق باشی ناناز
مامان عبدالرحمن واویس
20 اردیبهشت 92 16:52
ای جانم خالهههههههههههه جون فدای سرت چه نازشده عکست پسرم
فرناز خاله آرسن جون
20 اردیبهشت 92 23:37
خاله میبینم که اساسی به جمع شیطونها پیوستی خاله یه کم فکر مامانی و بابایی باش شیطونی های کم خرج بکن مثلا آب پاشی اینا اینم توصیه های شیطونی بود شوخی کردم خاله فدای سرت اینا همش خاطره های زندگیت میشن وقتی مامانی واست تعریف میکنه کلی ذوق میکنی فدااااات جیگــــــــــــر
نسیم-مامان آرتین
21 اردیبهشت 92 8:55
ای جونم آرشای شیطون وبلا وباهوش
مامان آرشا
21 اردیبهشت 92 9:49
پسر همینه دیگه شیطونی جزء جدا نشدنی
معصوم/مامان جان جان فاطمه
21 اردیبهشت 92 11:18
بابا پسري گفتن ديگه... دردسري گفتين قربونش برم"،خواسته زور و بازو نشون بده
مامان زهره
21 اردیبهشت 92 12:30
نازت بشم عزیزکم
مامان محمد امين
21 اردیبهشت 92 16:49
عزيزم اول اينكه ممنون از لطفت بعد اينكه من همه اون كارايي كه گفته بودي انجام دادم ولي وقتي ميرم properties فايل مربوطه حجم عكس تغييري نكرده...نيازي نيست رزوليشنشو تغيير بديم ؟ شما سايز عكسو چقدر كم ميكنيد؟
مامان یاسمین زهرا(خاله ندا)
21 اردیبهشت 92 16:52
ای شیطون
افسانه مامان پارمین
21 اردیبهشت 92 23:02
همش تقصیر مربی بوده که پسرمون رو پیش مامانی نبرده . گل پسرمون که زبون نداره خوب باید یه کاری میکرده ، دستش هم درد نکنه
مامان آنی
23 اردیبهشت 92 9:52
آرشا جونم حسابی شیطون شدی ها
مریم مامان دونه برفی
23 اردیبهشت 92 10:05
آفرین پسر گلم . زیاد نگران حال مامان نباش چند تا خسارت دیگه بهش بزنی و چند تا از سرویسهاشو ناقص کنی حالش خوب میشه .
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
23 اردیبهشت 92 14:43
فدای سرت خاله جونم تقصیر خودشونه تو رو از مامانی دور کردن
سارا مامانی شیدا
25 اردیبهشت 92 12:18
آفرین شقایق جونم که عصبانی نمیشی خیلی مامان خوبی هستی خدا سایت رو بالای سر آرشا جون نگه داره عزیزم
الی مامی آراد
26 اردیبهشت 92 10:24
وااای فداش بشم چقدر عکسهات ماه شدند