آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

آرشا مامانی

آزاد کردن ماهی عید

1392/1/21 22:04
682 بازدید
اشتراک گذاری

هرسال منو بابا عادت داریم که بعد 13 ماهیمون را آزاد کنیم امسالم مثل هر سال خدا را شکر ماهیمون زنده موند و  جمعه 16 فروردین رفتیم دریا اما این بار با شما  رفتیم برا اولین بار بود که دریا را دیدی دفعه قبل به خاطر سرما تو پتو بودی

شما اینقد دریا برات جالب بود که هر کار می کردم راضی نمی شدی دوربین را نگاه کنی

اما بابا راضیت کرد

و بعدم بازیگوشی

راستی ناهار و بستنی هم مهمون بابا بودیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

معصوم/مامان جان جان فاطمه
21 فروردین 92 23:44
افرين به اين كار خوبتون
راستي شقايق جان محل سكونتتون كجاست كه اين قدر به دريا نزديكه؟
همشهري هستيم؟


عزیزم ما ساکن نور هستیم
زهرا مامان امیرحسین
22 فروردین 92 0:05
سلام شقایق جون
چه نازه پسرمون،خدا حفظش کنه براتون
خب پس هم استانیم
خوشحالم از این بابت
خودتون هم اهل اینجایین؟



من کرجی و پدر آرشا نوری هست شما اهل کدوم شهر هستید؟
مامان نوژاجونی
22 فروردین 92 0:38
خوش بحالت که کنار دریا زندگی میکنی.ارشا جونم هم عکساش عالی شده.
مامان کیان کوچولو
23 فروردین 92 18:28
آخی عزیزم
نسیم-مامان آرتین
24 فروردین 92 9:47
چه کار خوبی میکنید خوش به حال ماهی وخوش به حال این فسقلی که مامان وبابای به این مهربونی داره
زيبا
24 فروردین 92 13:58
سلام شقايق جون ممنون كه به ما سر ميزني خصوصي داري
مامان امیررضا
24 فروردین 92 21:21
به به چه عکسای قشنگی. خوش به حالتون که دریا دارین اینجا اب زاینده رودو ازمون گزفتن خشکه خشک شده.
مامان سمی
29 فروردین 92 8:42
احسن به این پدرومادر مهربون.من هیچ وقت ماهی برای عید نمی خرم چون دوست دارم مثل شما آزادش کنم اما رودخونه ای نزدیکمون نیست.مطمنم ماهی کوچولوها حسابی خوشحال میشن و براتون دعا می کنن
مامان سروش و سروین
1 اردیبهشت 92 23:24
عزیزم . چه عکس های نازی. چه پسر نازی. خدا حفظش کنه براتون. با هم یه جورایی همشهری هم هستیم
اهل نورم
7 اردیبهشت 92 8:52
خیلی باحال بود