این شعرم برا پسرم همیشه زمزمه می کنم درسته دخترونست اما من دوسش دارم جمجمک برگ خزون دخترم زینب خاتون گیس داره قد کمون از کمون بلندتره از شبق مشکیتر دخترم شونه می خواد شونه فیروزه می خواد حموم سی روزه می خواد ها جستیم و وا جستیم تو حوض نقره جستیم نقره نمکدونم شد چراغ ایونم شد ...
سلام پسرم. امشب به مناسبت تولد تو گلم شام دادیم به خانواده بابایی.خیلی خوش گذشت اما تو عزیزم یا گریه می کردی یا لالا اما چند تا عکس ازت گرفتم که می ذارم برات ...
احساس مامان از به دنیا آمدن تو: مامان با اومدن تو تازه داره می فهمه زندگی یعنی چی.این حس با هیچی قابل قیاس نیست احساس بابا ار به دنیا آمدن تو: وقتی اومدی به زندگی دلخوشتر شدم. این اولین عکس ما با توست.یک عکس خاطره انگیز خانوادگی.....
مثل خیلی از بچه ها که با لالایی دعا یا ترانه به خواب می روند تو هم با لالایی می خوابیدی. آن را اینجا می نویسم تا همیشه آن را به خاطر داشته باشی. واین تصویری از تو در خوابی خیلی خیلی شیرین ...
سلام پسملی امروز صبح کرج هستیم.تا 7 آبان باز باید انتظار بکشم دیگه مامانی دارم خسته میشم .خیلی سخته انتظار اینکه بخوای تکه ای از وجودت را بغل بگیری .روزها رو برا لمس کردنت می شمارم.ای کاش این روزا خونه بودیم بابا تنها خونه است اشکال نداره این روزا هم تموم می شه فقط تو سالم باش همه چیز قابل تحمل برام.
ما آرزو های زیادی برای تو داریم دوست داری ان ها را بدانی؟ آرزوهای مامان: ارزوی بزرگم سلامتی توست با داشتن سلامتیت منو می تونی به آرزوهای دیگم برسونی. ارزوهای بابا: ما همیشه فکر می کنیم تو چه آرزوهایی بزای خودت خواهی داشت.