پسملی به تازگی نیت کرده مامان را خواننده کنه روزی چند بار فقط باید این آهنگ را بخونم تا شما بخندین. نمی دونم این آهنگ چرا این همه خوشحالت می کنه؟ برات نوشتم که یه روزی بدونی خودت شهزاده زرین کمرم هستی یه شب تو خواب وقت سحر شهزاده ای زرین کمر نشسته بر اسب سپید می یومد از کوه و کمر می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش کاشکی دلم رسوا بشه دریا بشه این دو چشم پر آبم روزی که بختم باز بشه بی یار بشه اون که اومد به خوابم شهزاده ای رویایی من شاید تویی اونکس که شب در خواب من آید تویی تو از خواب شیرین ناگه پریدم او را ندیدم دیگرکنارم به خدا جانم رسیده از غصه بر لب هر روز...