آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

آرشا مامانی

16 ماهگی

1392/12/26 14:38
1,870 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسری مامان

کلی این روزها با حال شدی و کارای جالب می کنی برای یه کارت آدم دلش غش می کنه.

وقتی کار بد می کنی بهت بگیم مامان یا بابات نمی شیم میدویی میایی اگه نگات نکنیم بوسمون می کنی بعد دیگه نمیشه جلوت ایستاد یه ماچ گنده از لبات میشه باز میری به کارات ادامه میدی.

چی بگم که خیلی فضول خانی از کابینت گرفته تا کشوها همه جارو سرک می کشی .یه کشو وسایل

کاردستی های خودمه که عاشق اونی. مازیک آبرنگ هرچی نیاز داری بر میداری بعد دستتم مازیکی

میشه خودکشی می کنی که کثیف شده بشوری کلی از اینکه دستات کثیف شه بدت میاد.

عشقت اینه با سیم های دوروبر تلویزیون بازی کنی سیم لپ تاپ را وصل کنی .شارز موبایل را بزنی .اما تازگی ها از تلفن حرف زدن خیلی خوشت نمی یاد همش هم می گی نه چرخ دستی خیلی دوست داری همش باش راه می ری.

کلمات زیادی یاد گرفتی ولی کلا از اون دسته بچه های هستی که کلمه نمی گی می خوای یه دفعه جمله بگی منم اصراری در حرف زدنت ندارم چون دوس دارم حافظه شنیداریت کامل بشه بعد حرف بزنی و از این کلمه را نصفه نیمه بگی خوشم نمی یاد دلم می خواد کامل و درست ادا کنی.

تمام کلمات را اولش را می گی حتی آب که بلد بودی می گی آ .مرسی را می گی م.

موز را می گی م.

35 کلمه بن بن را کامل بلدی و تازه نشونم میدی.

اما خیلی قشنگ اد بد میکنی همه چی را توضیح میدی.

همه اعضای بدن را بلدی.

عاشق جمع و جور کردنی تلفن را جاش میذاری بالش را تخت می ذاری.

غذا خوردی ظرفت را می ذاری تو سینک فدای سلیقه و کدبانو گریت بشم.

البته قبل رفتن مشهد فلش هم رفت تو کاسه آب تو سینک آشپزخانه یه هفته بعد که اومدیم خارج شد.

از شیرینی جات خیلی خوشت نمیاد اما عاشق شکلات و آبی که هرچی بخوری سیر نمی شی.

خامه عسل خیلی دوست داری.

میوه خوردن را خیلی دوست داری میوهای روزانه ایی که می خوری باید موز و پرتقال حتما باشه.

روزای جمعه معده ات هنگ می کنه چون صبحانه چایی می خوری.

یه روزم خودتو لوس کرده بودی که رو مبل دراز می کشم روم پتو بنداز بخوابونم.

 

چون قدت اندازه مبل دونفره هست بیشتر دوست داری اونجا دراز بکشی.

هیچی برات جذابتر از برنامه فیتیله نیست

محو تماشا برنامشون میشی خیلی هم باهاشون همکاری میکنی دست جیغ و هورااااا هم می کشی.

بازی را خیلی دوست داری خیلیییی .کلاغ پر.نون بیار کباب ببر. عمو زنجیر باف.

تلفن که حرف می زنی می خوای به همه کارات برسی فکر نکنی از مامان یاد گرفتی.خنده

جارو شارزی تنها وسیله ایی هست که تو خیلی دوست داری اما روشنش می کنیم می ترسی.

دستت به دستگیره می رسه  دیگه باید در و قفل کنیم.

پا تو کفش بزرگترهااااا هم که می کنی.

عشقتم اینه که قله ها رو فتح کنینیشخند حالا به هر سختی که شده.

گوشی با سیم و بیسیم فرق نداره مکالمه باید با راه رفتن انجام شه.

بیرونم که میریم هرجا دوست داریی می شینی

اینم از شرکت در خانه تکونیت

مامانت بمیره که تو مهد چشمت ضربه خورد بعد 10 روز هنوز کبوده

داشتی میدویدی که رفتی تو دیوارناراحت

و در این ماه چند جشن رفتیم جشن عمو باران که مجری کودک شبکه مازندران بود و شما

خیلی دوست داشتی و از همه بیشتر حواست جمع برنامه بود

ودر نهایت عکس شما با گروه عمو باران

و جشن تولد دختر عمه ات

من به قلبم افتخار می کنم برا وجود ''عشق تو''

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

زهره مامان مرسانا
9 فروردین 93 21:50
الهی شیرین عسل چه پسر کدبانویی افرین
فرناز خاله آرسن جون
17 فروردین 93 18:51
ماشالله چه شیطونی شدی خاله دهنم از تعجب اینجوری وا مونده بود از شیطنتهات کلی هم خنده ام گرفت ،انرژی گرفتم از شیطونیهات البته خدا به داد شقایق جون برسه