آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

آرشا مامانی

آرشا در مهد کودک

1392/11/19 15:30
1,879 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زندگی

می خوام روزهایی که نبودم را جبران کنم

از زمانهایی که در مهد داری سپری می کنی بگم

از شیطنتها از گریه ها و دیگر کارهایت

حالا دیگه کاملا به مهد عادت کردی و با دیدن من در مهد بی تابی نمی کنی

به دوستات و خانم مربیت انس گرفتی و تقریبا همه کارات آن تایم شده

البته یه نمه بزن بهادر شدی که می دونم به خاطر توجه زیاد و حضور من تو مهد هست

تو کارا خوب شرکت میکنی بازیهای دسته جمعی وشعر را خیلی دوست داری خوب همکاری می کنی

کلاستون 6 نفر هستید 5 تا پسر و یه دختر:

محمد متین/ امیر حسین/محمد طه / مرصاد/تسنیم

که تنها امیر حسین از تو 8 روز کوچیکتره

قربون نگاه مهربونت

بعضی وقتا مثل دوستات می تونی بی خانم علی پور بخوابی

 

البته بگم آتیش سوزون کلاس کیههه؟؟؟؟نیشخند

اینم بگم شیرین عسل کلاسم خودتی بلدی تو دل همه جا باز کنی

تازه میریم سر اصل مطلب عشقولانه تو تسنیم بانو

وقتی تسنیم خوابه میری تا یه جوری مطمءن شی خوابه

بعد تلاش برا بیدار شدنش می کنی

تسنیم هم که چشاشو تا باز می کنه می بینه توییی...

از خوشحال تو رو در آغوش می گیره

چه عشقولانه ایی هستید شما دو تا

تنبیه تسنیم اینه تو خونه که دیگه آرشا نمی ریم هااا

قربونم تسنیم کوچولوووماچماچ

یکی از مشغله هایی آرشا جون جا کفشیه

باید روزی چندبار اونجارو مرتب کنه فکر نکنید خودش بهم میریزه هااااا

اینم در نقش اسباب بازی در سبد

''لبانت همیشه پر خنده''

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (25)

مامان امیررضا
20 بهمن 92 11:04
عزیزم چه چقد دلبری میکنی خاله.چه عکسای خوشگلی. چه دوستای ناناز داری عسلم. خوش باشی و همیشه بخندی
مامان ارغوان
21 بهمن 92 10:19
ای شیطون
فرناز خاله آرسن جون
21 بهمن 92 16:32
الهی فدات بشم من ،عشقولانه هم شدی جیگر من ای جونم کاش همه مامی ها همیشه پیش نی نی ها شون باشن اما بعضا کا کردن باعث جدایی چند ساعته میشه و ارشا جونم بزرگ بشه میبینه چه مادر خوبی داره که خیلی به فکرشه و به خاطر اون تلاش میکنه
زهره مامان مرسانا
22 بهمن 92 1:38
ای جونم چه عشقولانه ایی با دخمل مردم داره شقایق جون مواظبش باش ها
معصوم/مامان جان جان فاطمه
24 بهمن 92 0:41
اي جونم اين پسري شيزون رو ببين واي من اگه جاي تسنيم بودم يه گاز گنده از رو لپت ميگرفتم
آتــریـسـا جـون
25 بهمن 92 18:07
آخی چه پسر نازی ، امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی آرشا جون عزیزم اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
سارا مامانی شیدا
26 بهمن 92 9:54
ای جونم چه پسر نانازی خدا حفظش کنه خدا رو شکر که به مهد عادت کردی امیدوارم همیشه شاد باشی
شیما مامان شاهین کوچولو
26 بهمن 92 23:20
وای خدا چقدر باحالهههههههه هلاک شیرین کاریهاشم.... خیلی کاراش بانمکههههههه
مهسا
28 بهمن 92 21:13
جونم چه بامزه
زهره(مامان یاسین)
29 بهمن 92 0:16
چه پسر ملوسی شدی آرشا جونیما بالاخره آپیم
مرجان مامان آران و باران
29 بهمن 92 17:09
اخی عزیزممم چقدر نازیییی خیلی خوبه که مهد و دوست دارهههه عشقولانه هاشووو عزیرمم ببوسشسس
الی مامی آراد
29 بهمن 92 20:19
ای جوووونم ماشالله چه شیطونی شده قربونش برم حالا دلبری هم میکنه
مرمر
30 بهمن 92 2:46
به به عشقولانه هارو ببین خاله جونی چه زود دست به کار شدی دوست دخمل پیدا کردی
مامان کوثری
30 بهمن 92 4:06
طراحی و چاپ تقویم سال1393 با عکس اختصاصی کودک شما طراحی و چاپ انواع تگ هفت سین و کلاه عیدانه و بنر عید طراحی و چاپ کارت پستال های عید نوروز با عکس کودک طراحی و چاپ انواع تم های تولد با طراحی های متفاوت temparti.ir http://tempari.blogfa.com تقویم های تم دار تنوع زیادی در وب هست حتما از طرح ها و نمونه کارهای ما دیدن کنید
مامان ایمان
30 بهمن 92 18:30
سلام عزیزم وای چه کیفی می کنه اخه این بچه هنوز زود نیست گذاشتیند تو مهد شقایق جون چطور دلت میاد
سولماز
30 بهمن 92 22:17
سلام خیلی بامزهاست ماشاالله من هم سه قلو دارم سر بزنی خوشحال می شم
شقایق(مامان ارشان)
3 اسفند 92 14:56
جیگر طلا دلم برات تنگیده بود عسلی چ خوبه ک مامانی هم تو مهد هست ن آرزوم بود همچین کاری داشته باشم و نینیم هم تو مهد با خودم باشه
روزهای شیرین
5 اسفند 92 0:28
ناز من عزیز دلم چقد شیطون شدی! نگران نباش مامانی الان همه دوستای ما تبنل شدن از بس که ووروجکا خستمون میکنن وقت وبلاگ نوشتن نمیمونه دیگهl
مامان درسا
5 اسفند 92 0:58
ای جانننننننننننننننم چقده بامزه رفته سر وقت دختر مردم.
بابای داناک
5 اسفند 92 15:35
ماشا.. به این پسر هنوز هیچی نشده اینجوری دور و بر تسنیم خانوم میچرخه خدا را شکر اینجا گشت ارشاد هنوز نفوذ نکرده واگر نهپسر شما اولین متهمشون میشد خداحفظش کنه ببخشید خیلی دیر بهوبتون اومدم
مامان حسنا
6 اسفند 92 9:52
سلام خانومی کم پیدایی؟؟؟ دلم تنگ شده بود براتون... شقایق جون چرا گذاشتیش مهد کودک؟
روزهای شیرین
6 اسفند 92 21:47
عزیزم رمزشو برات گذاشتم بازم میدم london86
samira
10 اسفند 92 1:16
سلام شقایق جون خوبی؟ آرشا جونم ک خدا رو شکر خوبه. اول اینکه زیارتتون قبول. بعدشم که ایشالله سفر بهتون خوش گذشته باشه. گل پسر هم بلایی شده واسه خودش هااا. عشقولانه هم داره. الهییییییییی. همیشه شاد باشید . لباتون پر خنده
مهشید مامان مهتا
10 اسفند 92 19:15
سلام به شقایق جون و آرشا جونی خودم بابا عشقولانه از حالا انتخابت را کردی آقا پسر چقدر تو نازی خاله
samira
18 اسفند 92 10:04
سلام شقایق جون . خوبی؟ خیلی وقته نیستی . ب ما هم که سر نمیزنی . امیدوارم که همیشه خوب و شاد باشید