آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

آرشا مامانی

نیمه دوم از 10 ماه

1392/5/31 15:46
531 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجه ناز مادر

خیلی وقت نمی کنم وبلاگ را آپ کنم اما هفته ایی یه بار حتما برات آپ می کنم.

این روزا خیلی شیطون شدی منم  اسکورتت میکنم.

اما شدیدا شبیح خون میزنی

در عرض 30 ثانیه آدمو غافلگیر می کنی.

به خاطر این کارت و سهل نگاری من سرت تو مهد خورد به رادیاتور خیلی ورم کرد.

خیلی ترسیدم اما خدا را شکر به خیر گذشت و یه شب سردرد داشتم از دستت خودم عصبانی بودم.

کابینت بازی جا کفشی و کشو بازی هنو پا برجاست

ایستادنتم قوت گرفته اسکیت با یه وسیله ام که مختص خودته

جدیدا از حاج خانوم بازی خوشت اومده

 

قربون حاج خانومون برم

بازی کردن تو اتاقت را دوست داری

اما لازمه چشم ازت بردارم ...

البته یه وقتایی کمک دست مامانی

الهی فدات که همیشه عهده دار تمیز کردن سرامیک ها هستی

بعد از اینهمه فعالیت خواب می چسبه

اما ژستات منو کشته

مامان جان زیاد سخت نگیر راحت لا لا من

مادر فدات که پشت مامان اینور اونوری می کنی صبح تا شب

دریا رفتن هم به قوت خودش پا بر جاست

 

سرزمین کوچک من دستان قشنگ تو است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

زهرا مامان امیرحسین
31 مرداد 92 22:53
همه عکسا قشنگن
اما عکس آخری یه جیز دیگس
آبی دریا و لبخند آرشا...


مرسی عریرم
مهسا مامان نورا
31 مرداد 92 23:30
وای خاله چه عسلی شدی تو خوردنی من


مرسی
ثریا
31 مرداد 92 23:44
سلام چقدر این روزها که با بچه ها سپری میشه خوبه و شیرینه شقایق جون خیلی زود دلمون برای این روزها تنگ میشه قربون این پسر شیطون و ناز


ایشلا قدر این روزها را بدونیم
زری مامان مهدیار
1 شهریور 92 10:40
قربونت برم نه به اون حجابت و نه به لختیت


ما اینیم دیگه خاله
مامان حسنا
1 شهریور 92 13:26
شقایق جون ارشا چه زود بزرگ شد...
منم با حسنا همین مکافات و دارم اصلا نمیتونم چشم ازش بردارم تو یه چشم به هم زدن کارشو میکنه...
قربون این ارشاخان شیطونم برم


مرسی خاله
بابای داناک
1 شهریور 92 16:12
شیطون خان
مواظب خودت باش وشیطونی کن


مرسی
فرناز خاله آرسن جون
1 شهریور 92 17:37
چه حاج خانوم نازی خیلی باحال شده خیلی جیگر شده موش بخوردتت خاله دریا که میری جای مارو خالی کن همیشه به گردش باشی و شاد


چشم حتما خاله جون بوس
شهرزاد
1 شهریور 92 20:51
الهی فدای سرش که خورده به شوفاژ...دردت اومد خاله؟ اشکال نداره بزرگ می شی یادت میره


مرسیی
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
2 شهریور 92 15:04
خخخخخ چقدر وقتی حاج خانم شده شبیه مامان شقایقش شده. قربون خنده هات. خاله حسابی ب مامی کمک کردی خسته شدی.


من همیشه شبیه مامنم هستم خاله
ht
2 شهریور 92 20:33
سلام
خسته نباشی
چه عکسایی قشنگی .
با روسری یه خانم میشه شبیه و مثله خودت .
ایشاا... همیشه شاد باشید .


مرسی لطف داری
مهشید مامان مهتا
3 شهریور 92 12:47
حاج خانوم لختی ندیده بودیم که خدا را شکر اینجا دیدیم


ما وروجکا همه کار ازمون برمی یاد
مامان محمد امين
4 شهریور 92 22:26
به به چه عكساي خشگلي...ماشالا ناز شدي بزرگ شدي آرشا جوووون


مرسی خاله
مامان امیررضا
14 شهریور 92 15:53
خاله فدات بشه نانازم


مرسیییییییییییییییییییییییییی
لاله مامی آوینا
24 شهریور 92 19:33
از اون پسراست که روسری سرش میکنه ناز میشه
جونم


مرسی خاله