یه روز بد
سلام قشنگم.سلام مهربونم.
مامان فدات بشه نمی دونی دیروز چه روز بدی بود تمام بعد از ظهر را گریه کردی خیی اینقد که مامان محمد حسین اومد جلو در فکر کرد طوری شده.هزچی شیر می دادم می خوردی اما باز گریه می کردی با هم فکری مامان محمد حسین بهت حریره دادم خیلی با اشتها خوردی البته یه هفته شبا یه قاشق مربا خوری بهت می دادم .بعد آروم شدی اما باز شب تا صبح 10 بار پاشدی خیلی نا آروم بودی به اندازه 5ساعت اصلا نخندیدی دلم برا خندهات یه ذره شده بود شب که تو خوابیدی منم یه دل سیر گریه کردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی