نه ماهگی
سلام شهزاده زرین کمر مادر پسر عزیزم اومدم تا خاطران نه ماهگیت را برات بنویسم. همانطور که تو پستهای قبل برات نوشتم دیگه نت اومدن به یمن وجود شما یک کم سخت شده ظاهرا شما هم به لپ تاپ حساس شدی همش در حال نقشه کشیدن برا ترکوندنش هستی. این روزا اینقدر هوا گرمه که تو اصلا لباس دوست نداری و بیشتر اوقات چیزی تنت نمی کنیم و هر روز ظهر با بابایی دوش میگیری.دوش که چه عرض کنم آب بازی 30 دقیقه ایی البته خیلی شیطونی میکنی و کلی خطر آفرین شدی. وای وای وای کارای خطرناکت که اصلا قابل شمارش نیست. تازه به جز اینا با شیشه شیرت می خوای چهار دست و پا رو سرامیک بری که در نهایت امر ...