چشمک
این اولین چشمک پسرم . اصلا فکر نکنید به طور اتفاقی عکس گرفتم مامان خیلی حرفه ای چشمک زدی عزیزم ...
قد و وزن یک ماهگی
امروز رفتیم بهداشت البته 2روز زود رفتیم چون شاید بریم کرج نباشیم.خدارو شکر پسملی داره بزرگ میشه همه چی خوب بود مامان کلی از رشدت خوشحاله قد:56 وزن:4850 ...
اولین خرابکاری
امروز سر ندونم کاری مامان و بابا عزیزم خیلی اذیت شدی بعد یک شب بی خوابی تازه خوابیدی . قول می دم دیگه بیشتر مراقبت باشم عزیزم ...
شعر
این شعرم برا پسرم همیشه زمزمه می کنم درسته دخترونست اما من دوسش دارم جمجمک برگ خزون دخترم زینب خاتون گیس داره قد کمون از کمون بلندتره از شبق مشکیتر دخترم شونه می خواد شونه فیروزه می خواد حموم سی روزه می خواد ها جستیم و وا جستیم تو حوض نقره جستیم نقره نمکدونم شد چراغ ایونم شد ...
شام تولدت
سلام پسرم. امشب به مناسبت تولد تو گلم شام دادیم به خانواده بابایی.خیلی خوش گذشت اما تو عزیزم یا گریه می کردی یا لالا اما چند تا عکس ازت گرفتم که می ذارم برات ...
روز های تنهایی
سلام پسملی امروز صبح کرج هستیم.تا 7 آبان باز باید انتظار بکشم دیگه مامانی دارم خسته میشم .خیلی سخته انتظار اینکه بخوای تکه ای از وجودت را بغل بگیری .روزها رو برا لمس کردنت می شمارم.ای کاش این روزا خونه بودیم بابا تنها خونه است اشکال نداره این روزا هم تموم می شه فقط تو سالم باش همه چیز قابل تحمل برام.
آرزو یک مادر
فرزندم فردا به مدرسه می رود برای فرزندم که فردا به مدرسه می رود همه چیز تازه و شگفت انگیز است من از آموزگارش می خواهم که فرزندم را بشناسد و با او مهربان باشد او می داند که او هنوز مدرسه و جهان را خوب نمی شناسد. با مداد فردا حادثه بزرگ زندگی او آغاز خواهد شد. کیف کوچکش را به دست خواهد گرفت و آرام و اندیشناک با گامهای لرزان و مردد راه مدرسه را راه جهان را در پیش خواهد گرفت. من از آموزگارش می خواهم که نیازهایش را بر آورد و آنگاه آموختنها را به او بیاموزد. اما اگر می تواند آموختنش را به مهر بیاموز! به فرزندم از شگفتیهای کتاب بگوید از آموزگارش می خواهم که منش و شخصیت فرزندم را چنان بپرورد و استوار کند ...
نوه چندمی؟
آرشا مامان پیش مامان اینا اولین نوه ست سمت بابا هفتمی هستی اولین نتیجه مامان بزرگ مامان هستی از سمت بابام 23 نتیجه مامان بزرگمی اما سمت باباتو نمی دونم ...