آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

آرشا مامانی

شعر

عزیز عزیز جون من                       چراغ چشمون من کی شوی مهمون من                       جارو کنم راه تو     خار نره تو پای تو ...
30 بهمن 1391

خصوصیات اخلاقی پسری تا الان

پ سملی معلوم دیگه مامان را می شناسه و با چشم دنبال می کنه تازه قربونش برم وقتی مامان قرمز می پوشه که نگاه از مامان بر نمی داره. البته روز به روز خوابت کم و بازیگوشیت زیاد می شه تازه می خوای یکی مثل مامان بی کارت جلوت شکلک در بیاره که شما بخندی . بازی دیگه که دوس داری بادکنک بازی هستش.مامان یک بادکنک باد می کنه می ده دستت تا نیم ساعت با هاش سر گرمی ذوق می کنی که یه چیز را تونستی حرکت بدی دیگه نمی دونی سبکت از بادکنک چیزی نیست. تازگی ها هم به موسیقی علاقه مند شدی.مامان هم باید برقصه هم شمارو برقصونه. ...
30 بهمن 1391

ترانه مورد علاقت

پسملی به تازگی نیت کرده مامان را خواننده کنه روزی چند بار فقط باید این آهنگ را بخونم تا شما بخندین. نمی دونم این آهنگ چرا این همه خوشحالت می کنه؟ برات نوشتم که یه روزی بدونی خودت شهزاده زرین کمرم هستی یه شب تو خواب وقت سحر شهزاده ای زرین کمر نشسته بر اسب سپید می یومد از کوه و کمر می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش کاشکی دلم رسوا بشه دریا بشه این دو چشم پر آبم روزی که بختم باز بشه بی یار بشه اون که اومد به خوابم شهزاده ای رویایی من شاید تویی اونکس که شب در خواب من آید تویی تو از خواب شیرین ناگه پریدم او را ندیدم  دیگرکنارم به خدا جانم رسیده از غصه بر لب هر روز...
30 بهمن 1391